دانشگاه یاسوج ، arzhang1345@gmail.com
چکیده: (481 مشاهده)
تبصره ماده 152 ق.م.ا شاغلان برخی فعالیتها را که موظف به مقابله با خطرند و این انجام وظیفه و ایفای تعهد از سوی آنان، معمولاً با خطر و ضرر ملازمه دارد (مانند پلیس که وظیفهاش حفظ امنیت است، فردی که بنا به وظیفه قانونی و شرعی خود به مرزبانی، جنگ و مقابله با دشمن رفته است، آتشنشان که عموماً حین انجام وظیفه در شرایط پُرخطر قرار دارد) مجاز نمیداند که به استناد خطر و اضطرار، وظیفه خود را ترک کنند. مآلا ایشان، بهدلیل ترکِ فعل، مستحق کیفر دانسته میشوند. این نوشتار با شیوه توصیفی ـ تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانهای بر این باور است که ادله فقهی متعددی وجود دارد که این مقرره را در آزمون فقهی، ناموفق دانسته و آن را نقدپذیر و ناپذیرفتنی میداند.حکم بدیهی وجوب حفظ نفس، عدم جواز القای نفس در تهلکه، حکم عقلی و عقلایی بایستگی حفظ جان، ناروایی تبعض در اثرگذاری اضطرار، اطلاق و عموم ادله اضطرار، اهم دانستن حفظ جان در گاه تزاحم، حکومت دلیل اضطرار بر ادله اولیه، ظهور ادله اولیه وجوب وفای به عقد در غیرمضطر، انصراف ادله اولیه به غیرمضطر، شرطیت مضطر نبودن در تحقق و تنجز تکلیف، بخشی از این ادلهاند.
نوع مطالعه:
تحقیقات بنیادی یا نظری |
موضوع مقاله:
حقوق کیفری و جرم شناسی دریافت: 1400/2/12 | ویرایش نهایی: 1401/11/2 | پذیرش: 1400/9/27 | انتشار: 1401/7/18 | انتشار الکترونیک: 1401/7/18
ارسال پیام به نویسنده مسئول