دانشگاه فردوسی مشهد ، daneshnari@um.ac.ir
چکیده: (697 مشاهده)
افزایش نرخ جرایم شرکتها و شکست تدابیر پیشگیری کیفری بهمنظور کنترل نرخ جرایم این حوزه، توسل به راهبردهای پیشگیرانه غیرکیفری را در این حوزه اجتنابناپذیر ساخته است. جرمشناسی سنّتی در ارائه رهیافتهای پیشگیرنده به دو قلمروی پیشگیری وضعی و اجتماعی توجه میکند. با این حال، این دو رویکرد در قلمروی پیشگیری از جرایم شرکتی با چالشهایی مواجه است؛ زیرا از یکسو، پیشگیری از جرایم شرکتی باید ناظر بر پیشگیری فعالانه باشد؛ درحالیکه رویکرد پیشگیری وضعی منفعلانه میباشد و از سوی دیگر، در جرایم شرکتی این سازمان و شخص حقوقی است که به مثابه یک موجود زنده و پویا مرتکب جرم میشود؛ حال آنکه پیشگیری اجتماعی نظریهای میباشد که برای اشخاص حقیقی وضع شده است. بههمین دلیل، گذر از نظریههای سنتی جرمشناسی و توجه به نظریههای سازمانی، الگوهای پیشگیرانه جامعتری در این حوزه بهدست میدهد. یکی از نظریههای مطرحشده در رشته مطالعاتی رفتار سازمانی، الگوی مدیریت فرهنگ سازمانی است که میتوان آن را در قالب یک الگوی پیشگیرنده غیرکیفری معرفی کرد. براساس یافتههای این پژوهش، الگوی مدیریت فرهنگ سازمانی، مدلی فرایندمحور میباشد که در مرحله ابتدایی، فرهنگ جرمزا را شناسایی میکند. سپس، تصویرسازی مطلوب سازمانی که همان فرهنگ قانونمندی است، براساس رویکردهای اخلاق سازمانی تعریف و شکاف میان فرهنگ مطلوب و فرهنگ موجود بررسی میشود. در نهایت برنامههای تغییر فرهنگ اتخاذ و اجرایی میشود تا فرهنگ مطلوب/ قانونمند محقق شود.
نوع مطالعه:
پژوهش كاربردي |
موضوع مقاله:
حقوق کیفری و جرم شناسی دریافت: 1397/11/23 | ویرایش نهایی: 1401/11/2 | پذیرش: 1398/5/26 | انتشار: 1401/7/18 | انتشار الکترونیک: 1401/7/18
ارسال پیام به نویسنده مسئول