ارجاع یا احالهی قانون به قانونی دیگر، یکی از شیوههای قانونگذاری است که در بیشتر نظامهای حقوقی دنیا رایج است. قانونگذاران، با بهکارگیری این روش، مقرراتی را که خود پیشتر وضع کردهاند در قوانین جدید میگنجانند ولی به جای تکرار مقررات مزبور، فقط به شماره مادههای قانون سابق اشاره و ارجاع میدهند. اگرچه چنین راهکاری از تکرار بیهودهی قوانین میکاهد و بدین طریق در وقت و هزینههای قانونگذاری صرفه جویی میشود اما، چنانچه فن احاله به موقع و بهجا استعمال نشود، تبعات نامطلوبی به دنبال دارد و به صورت یک مسأله و مشکل در میآید؛ مسألهای که چندین معمای دشوار برای مجریان قانون بهوجود میآورد.در این مقاله عمده دشواری ناشی از احالهی قانون، به هنگام تغییر قوانین مورد بررسی قرار می گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |